ظرفهای سفالی را زنگ زدم. تخممرغها را زنگ زدیم و تزیین کردیم.
من داشتم یک ترانه میخواندم ...
یما الحب یما... خله ابگلبی نار آحا یما الحب یما...
نانا گفت: وای ماما چه صدات قشنگه ... خندیدم ...
نه زیاد ماما...
چرا مامان آخرش خیلی قشنگ میشه.. کاکتوس درست کردیم و بوی شببوها حیاط رو پر کرده بود...