فَلس

هرچه ما را لقب دهند آنیم

فَلس

هرچه ما را لقب دهند آنیم

یه زنی از همکارای مینا تو گروه کارهای هنریی مینا ایناس که یه گروه کشوریه سیرابی‌های کله‌پاچه رو تزیین کرده. یه شکل پاپیون. بعد اون وسط کله‌هه زبونش آویزون و چشا وغ زده و  اینا...از این ور چی؟ پاپیون دورش رو گرفته...اصلا یه فیلمی.

حالا مینای نگون‌بخت یه اعتراضکی کرده و  با ترس و تردید گفته که کله‌پاچه تزیین نمی‌خواد بابا.

و همه علیه‌اش شوریدن. مردها حتی و مردها هم گفتن که تزیین برای کسایی مهم نیست که فقط به فکر خوردنن نه مثل ما به فکر دادن.این‌جاش از منه البته اما خو مینا بغ کرده بود که چی گفتم مگه.  زنه از اون فعالای درجه یکه که مثلا عکسای پروفایلاش این,طوریه که روزتون رو با لبخند خداوند شروع کنید و بوس بدید به خدا و از این حرفا...و خدایا هوامو داشته باش فقط تو رو دارم و ...

یوگا و ادا اصول هم.

القصه که مینا می‌گفت آقا اصلا تزیین کنید...گفتم به مردا بگو تخم و اون‌جاشون رو اصلا گره پاپیونی بزنن  خلاص‌مون کنن...می‌گفت شهرزاد دردت نزنه که اگه تو گروه بودی سر دو دیقه اخراج از گروه و سر یه روز اخراج از آموزش‌پرورش می‌شدیم..

ولک من هنوز داستان اون عمیدی رو فراموش نکردم آخه.

اون معلم مرده که تو همی گروه عکس بد بد فرستاده بود و همه زن‌ها ترک کردن...انگار مثلا اونجاش رو گرفته دستش حالا و داره می‌دوه دنبال‌شون...و مردا هم  بیا و فحش بده..

- شرمت باد عمیدی....بند و بساطی..هر چی یارو گفته بابا اشتباه شد..ترک کرده اصلا...ولش نکردن.

مگه کوتاه می‌اومدن؟

هی من تایپ می‌کردم عمیدی دوستت دارم..بت افتخار می‌کنم از طرف خواهر بزرگه‌ی مینا هی مینا هلاک از خنده و با التماس و اینا گوشی‌اش رو از دستم می‌گرفت.

عکس ارسالی عمیدی زنی بود که بسیار معصومانه تنش را  بسیار گشوده بود رو به دوربین...آماتور هم بود..مشخص بود زیدی کسی بوده...

باید می‌دیدید زن‌ها چی نوشتن: مدیررررررررررر به دادمون برس...آقای فلانی کجاس...به دادمون برس جناب بهمانی...

چه خبرتونه عمیییی؟!..ولک چه بیییییییییییید؟!
هر کدوم کون‌تاون شص کیلو از یه عکس رمدید؟

عینا همین.

یعنی می‌خوان بشون تجاوز کنن حالا.

بابا بیاین برین..همه عمرتون تو فیلم و ادا و جوًید کلا...همه‌اش تو جوًن..نمی‌شه یعنی کسی فکر کنه خو یارو اشتباه فرستاده..یا اصلا عمدی...بی‌صدا ترک کن برو چشمات رو آب بکش..وضو بگیر دو رکعت نماز ضد گشوده شدن بخون..

نه...مگه می‌شه؟  تا به دنیا و کل گروه و ایران نفهمونیم که نجیبیم و الان ترسیدیم و وحشت کردیم و نجابت‌مون ترک برداشته می‌شه مگه؟

بعد یواش رفتن تو دفتر گفتن چی؟

بله...چه عکسی هم بوده...ما که صد سال بلد نیسیتیم این‌طوری برای شوهرا ژست بگیریم..

خو برید عمیدی یادتون می‌ده.