با صدای موسیقی مخصوص عروسی عربی صدابلندی بیدار شدم. پسر ف بود که سر لج مادرش اینها که مخالف ازدواجش با دختر به قول خودشان عربه بودند صدای ماشینش را بلند کرده بود و توی گاراژشان میشستش.
تا من را دید گفت خانم فلانی اصخم وجهی یعنی چی...گفتم یعنی ووووووووووی ریم سیاه...بلند خندید...بلند خندید...
گفت اموت علی اکلچ یعنی چی.گفتم این عربیه داری از من میپرسی...خندید...
- ها منظورم اینه که...
منظورش این بود که برا غذاش میمیرد.
فکر کردم ولک اشتغل الحب.